Perdic | insert key | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 23 (8210 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	insert key U	کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	insert U	الحاق کردن
	insert U	در جوف چیزی گذاردن
	insert U	جا دادن
	insert U	داخل کردن در میان گذاشتن
	insert U	جادادن
	insert U	درج کردن
	insert U	گذاشتن جاسازی کردن
	insert U	تعبیه کردن
	insert U	تعبیه
	insert U	جاسازی
	insert U	کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
	insert U	مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد
	insert U	قرار دادن چیزی در چیزی
	insert U	افزودن متن جدید درون کلمه یا جمله
	insert U	درج
	filter insert U	دریچه یا مدخل صافی
	insert mode U	حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
	insert mode U	حالت درج
	to insert a letter in a word U	حرفی را در میان واژهای جادادن
	valve seat insert U	مدخل نشست سوپاپ نشیمنگاه سوپاپ
	To insert the key in the lock. U	کلید را به قفل زدن
	insert U	[قرار دادن پود میان تار]
Partial phrase not found.

Recent search history

Forum search

0	معنی grip ring و grip insert و insert plate در اتصالات لوله
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy